رادین رادین ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

گل پسر قند عسل

رادین شوماخر

  این روزها سرم خیلی شلوغه آخه دارم رانندگی یاد می گیرم میگی نه این عکس تمرینمه..... بعد از یکی دو جلسه  تمرین یه راننده تمام عیار شدم بازم میگی نه اینو داشته باش....   ...
17 ارديبهشت 1391

سفر نوروزی

رادین کوچولو مارکوپولو شده بود 2 فروردین به سمت گلپایگان حرکت کردیم و به دیدن عزیز ،دایی حسین و دایی علی رفتیم 3 فروردین رفتیم الیگودرز خونه بابای دایی مهدی و بعدش هم رفتیم خرم آباد خونه خاله فاطی... خاله زری، خاله زهره ،دایی جعفر و دایی محمد رو هم دیدیم 5 فروردین رفتیم اندیمشک خونه عمو حمید و خاله ندا.... دزفول و شوش هم رفتیم چقدر بهمون خوش گذشت کنار رودخونه ناهار خوردیم قایق سواری کردیم بازار سنتی رفتیم و کلی حال کردیم بالاخره 8 فروردین راهی تهران شدیم با کوله باری از خاطرات از اولین نوروز سه نفرمون رادین در کنار رود دز رادین در شوش ...
22 فروردين 1391

نوروز

نوروز و بهارنو مبارک زیبایی بهار امسال با وجود تو پسر گلمون هزاران هزار برابره ....نوروزمون شیرین و زندگیمون پر رونق شده... غنچه زندگی مامان و بابا عیدت مبارک صد سال به این سالها عاشقتیم ...
2 فروردين 1391

چهارشنبه سوری

چهارشنبه سوری مبارک امشب آخرین چهارشنبه ساله من رادین کوچولو اولین باره که چهارشنبه سوری می بینم وای وای وای چقدر سرو صدا .... آخه یکی هم فکر گوش کوچولوی من نیست... من و مامان و بابا تو خونمون یه شمع روشن کردیم و از روش پریدیم مامانم برام شعر می خوند و من هم کلی ذوق کردم زردی من از تو        سرخی تو از من ...
23 اسفند 1390

خاطرات سفر شمال

دو سه روزی رفته بودیم شمال ... این اولین سفر من به شمال بود با مامان و بابا و بابابزرگ  ... دریا رفتیم جنگل رفتیم سمت انار جار ... خرید هم کردیم از ایران کتان و ادیداس وای که چقدر خوش گذشت جای همتون خالی.... تازه یاد گرفتم با بابایی مسابقه عربده کشی بدیم اما بابا حریفم نمیشه.... ١١-١٣ اسفند١٣٩٠ ...
13 اسفند 1390